متی ۷

حسام الدین شفیعیان-متن ادبی پنجره را

۱«حکم مکنید تا بر شما حکم نشود.۲زیرابدان طریقی که حکم کنید بر شما نیز حکم خواهد شد و بدان پیمانه‌ای که پیمایید برای شماخواهند پیمود.۳و چون است که خس را درچشم برادر خود می‌بینی و چوبی را که چشم خود داری نمی یابی؟۴یا چگونه به برادر خودمی گویی "اجازت ده تا خس را از چشمت بیرون کنم " و اینک چوب در چشم تو است؟۵‌ای ریاکار، اول چوب را از چشم خود بیرون کن، آنگاه نیک خواهی دید تا خس را از چشم برادرت بیرون کنی!۶«آنچه مقدس است، به سگان مدهید و نه مرواریدهای خود را پیش گرازان اندازید، مباداآنها را پایمال کنند و برگشته، شما را بدرند.۷«سوال کنید که به شما داده خواهد شد؛ بطلبید که خواهید یافت؛ بکوبید که برای شما بازکرده خواهد شد.۸زیرا هر‌که سوال کند، یابد وکسی‌که بطلبد دریافت کند و هر‌که بکوبد برای اوگشاده خواهد شد.۹و کدام آدمی است از شما که پسرش نانی از او خواهد و سنگی بدو دهد؟۱۰یااگر ماهی خواهد ماری بدو بخشد؟۱۱پس هرگاه شما که شریر هستید، دادن بخشش های نیکو را به اولاد خود می‌دانید، چقدر زیاده پدر شما که درآسمان است چیزهای نیکو را به آنانی که از اوسوال می‌کنند خواهد بخشید!۱۲لهذا آنچه خواهید که مردم به شما کنند، شما نیز بدیشان همچنان کنید، زیرا این است تورات و صحف انبیا.۱۳«از در تنگ داخل شوید. زیرا فراخ است آن در و وسیع است آن طریقی که مودی به هلاکت است و آنانی که بدان داخل می‌شوندبسیارند.۱۴زیرا تنگ است آن در و دشوار است آن طریقی که مودی به حیات‌است و یابندگان آن کمند.۱۵«اما از انبیای کذبه احتراز کنید، که به لباس میشها نزد شما می‌آیند ولی در باطن، گرگان درنده می‌باشند.۱۶ایشان را از میوه های ایشان خواهید شناخت. آیا انگور را از خار و انجیر را ازخس می‌چینند؟۱۷همچنین هر درخت نیکو، میوه نیکو می‌آورد و درخت بد، میوه بد می‌آورد.۱۸نمی تواند درخت خوب میوه بد آورد، و نه درخت بد میوه نیکو آورد.۱۹هر درختی که میوه نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود.۲۰لهذا از میوه های ایشان، ایشان را خواهیدشناخت.۲۱«نه هر‌که مرا "خداوند، خداوند" گویدداخل ملکوت آسمان گردد، بلکه آنکه اراده پدرمرا که در آسمان است به‌جا آورد.۲۲بسا در آن روز مرا خواهند گفت: "خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم و به نام تو معجزات بسیار ظاهرنساختیم؟"۲۳آنگاه به ایشان صریح خواهم گفت که "هرگز شما را نشناختم! ای بدکاران از من دور شوید!"۲۴«پس هر‌که این سخنان مرا بشنود و آنها رابه‌جا آرد، او را به مردی دانا تشبیه می‌کنم که خانه خود را بر سنگ بنا کرد.۲۵و باران باریده، سیلابهاروان گردید و بادها وزیده، بدان خانه زورآور شدو خراب نگردید زیرا که بر سنگ بنا شده بود.۲۶وهر‌که این سخنان مرا شنیده، به آنها عمل نکرد، به مردی نادان ماند که خانه خود را بر ریگ بنا نهاد.۲۷و باران باریده، سیلابها جاری شد و بادهاوزیده، بدان خانه زور آورد و خراب گردید وخرابی آن عظیم بود.»۲۸و چون عیسی این سخنان را ختم کرد آن گروه از تعلیم او در حیرت افتادند،زیرا که ایشان را چون صاحب قدرت تعلیم می‌داد و نه مثل کاتبان.۲۹زیرا که ایشان را چون صاحب قدرت تعلیم می‌داد و نه مثل کاتبان.

متی ۶


۱
«زنهار عدالت خود را پیش مردم به‌جامیاورید تا شما را ببینند و الا نزد پدر خودکه در آسمان است، اجری ندارید.
۲
پس چون صدقه دهی، پیش خود کرنا منواز چنانکه ریاکاران در کنایس و بازارها می‌کنند، تا نزد مردم اکرام یابند. هرآینه به شما می‌گویم اجر خود رایافته‌اند.
۳
بلکه تو چون صدقه دهی، دست چپ تو از آنچه دست راستت می‌کند مطلع نشود،
۴
تاصدقه تو در نهان باشد و پدر نهان بین تو، تو راآشکارا اجر خواهد داد.
۵
«و چون عبادت کنی، مانند ریاکاران مباش زیرا خوش دارند که در کنایس و گوشه های کوچه‌ها ایستاده، نماز گذارند تا مردم ایشان راببینند. هرآینه به شما می‌گویم اجر خود راتحصیل نموده‌اند.
۶
لیکن تو چون عبادت کنی، به حجره خود داخل شو و در را بسته، پدر خود راکه در نهان است عبادت نما؛ و پدر نهان بین تو، تو را آشکارا جزا خواهد داد.
۷
و چون عبادت کنید، مانند امت‌ها تکرار باطل مکنید زیرا ایشان گمان می‌برند که به‌سبب زیاد گفتن مستجاب می‌شوند.
۸
پس مثل ایشان مباشید زیرا که پدر شماحاجات شما را می‌داند پیش از آنکه از او سوال کنید.
۹
«پس شما به اینطور دعا کنید: "ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد.
۱۰
ملکوت تو بیاید. اراده تو چنانکه در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود.
۱۱
نان کفاف ما را امروز به ما بده.
۱۲
و قرض های ما را ببخش چنانکه ما نیزقرضداران خود را می‌بخشیم.
۱۳
و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر ما رارهایی ده.
۱۴
«زیرا هرگاه تقصیرات مردم را بدیشان بیامرزید، پدر آسمانی شما، شما را نیز خواهدآمرزید.
۱۵
اما اگر تقصیرهای مردم را نیامرزید، پدر شما هم تقصیرهای شما را نخواهد آمرزید.
۱۶
«اما چون روزه‌دارید، مانند ریاکاران ترشرو مباشید زیرا که صورت خویش را تغییرمی دهند تا در نظر مردم روزه‌دار نمایند. هرآینه به شما می‌گویم اجر خود را یافته‌اند.
۱۷
لیکن توچون روزه‌داری، سر خود را تدهین کن و روی خود را بشوی
۱۸
تا در نظر مردم روزه‌دار ننمایی، بلکه در حضور پدرت که در نهان است؛ و پدر نهان بین تو، تو را آشکارا جزا خواهد داد.
۱۹
«گنجها برای خود بر زمین نیندوزید، جایی که بید و زنگ زیان می‌رساند و جایی که دزدان نقب می‌زنند و دزدی می‌نمایند.
۲۰
بلکه گنجهابجهت خود در آسمان بیندوزید، جایی که بید وزنگ زیان نمی رساند و جایی که دزدان نقب نمی زنند و دزدی نمی کنند.
۲۱
زیرا هرجا گنج تواست دل تو نیز در آنجا خواهد بود.
۲۲
«چراغ بدن چشم است؛ پس هرگاه چشمت بسیط باشد تمام بدنت روشن بود؛
۲۳
امااگر چشم تو فاسد است، تمام جسدت تاریک می‌باشد. پس اگر نوری که در تو است ظلمت باشد، چه ظلمت عظیمی است!
۲۴
«هیچ‌کس دو آقا را خدمت نمی تواند کرد، زیرا یا از یکی نفرت دارد و با دیگری محبت، و یابه یکی می‌چسبد و دیگر را حقیر می‌شمارد. محال است که خدا و ممونا را خدمت کنید.
۲۵
«بنابراین به شما می‌گویم، از بهر جان خوداندیشه مکنید که چه خورید یا چه آشامید و نه برای بدن خود که چه بپوشید. آیا جان، از خوراک و بدن از پوشاک بهتر نیست؟
۲۶
مرغان هوا را نظرکنید که نه می‌کارند و نه می‌دروند و نه در انبارهاذخیره می‌کنند و پدر آسمانی شما آنها رامی پروراند. آیا شما از آنها بمراتب بهتر نیستید؟
۲۷
و کیست از شما که به تفکر بتواند ذراعی برقامت خود افزاید؟
۲۸
و برای لباس چرا می اندیشید؟ در سوسنهای چمن تامل کنید، چگونه نمو می‌کنند! نه محنت می‌کشند و نه می‌ریسند!
۲۹
لیکن به شما می‌گویم سلیمان هم باهمه جلال خود چون یکی از آنها آراسته نشد.
۳۰
پس اگر خدا علف صحرا را که امروز هست وفردا در تنور افکنده می‌شود چنین بپوشاند، ای کم‌ایمانان آیا نه شما را از طریق اولی؟
۳۱
پس اندیشه مکنید و مگویید چه بخوریم یا چه بنوشیم یا چه بپوشیم.
۳۲
زیرا که در طلب جمیع این چیزها امت‌ها می‌باشند. اما پدر آسمانی شمامی داند که بدین همه‌چیز احتیاج دارید.
۳۳
لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد.پس در اندیشه فردا مباشید زیرا فردا اندیشه خود را خواهد کرد. بدی امروز برای امروز کافی است.
۳۴
پس در اندیشه فردا مباشید زیرا فردا اندیشه خود را خواهد کرد. بدی امروز برای امروز کافی است.

متی ۵

خوشابحالها و گروهی بسیار دیده، بر فراز کوه آمد و وقتی که او بنشست شاگردانش نزد اوحاضر شدند.۲آنگاه دهان خود را گشوده، ایشان را تعلیم داد و گفت:۳«خوشابحال مسکینان در روح، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است.۴خوشابحال ماتمیان، زیرا ایشان تسلی خواهند یافت.۵خوشابحال حلیمان، زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد.۶خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیراایشان سیر خواهندشد.۷خوشابحال رحم کنندگان، زیرا بر ایشان رحم کرده خواهدشد.۸خوشابحال پاک دلان، زیرا ایشان خدا راخواهند دید.۹خوشابحال صلح کنندگان، زیراایشان پسران خدا خوانده خواهند شد.۱۰خوشابحال زحمت کشان برای عدالت، زیراملکوت آسمان از آن ایشان است.۱۱خوشحال باشید چون شما را فحش گویند و جفا رسانند، وبخاطر من هر سخن بدی بر شما کاذبانه گویند.۱۲خوش باشید و شادی عظیم نمایید، زیرا اجر شما در آسمان عظیم است زیرا که به همینطور بر انبیای قبل از شما جفامی رسانیدند.۱۳«شما نمک جهانید! لیکن اگر نمک فاسدگردد، به کدام چیز باز نمکین شود؟ دیگر مصرفی ندارد جز آنکه بیرون افکنده، پایمال مردم شود.۱۴شما نور عالمید. شهری که بر کوهی بنا شود، نتوان پنهان کرد.۱۵و چراغ را نمی افروزند تا آن را زیر پیمانه نهند، بلکه تا بر چراغدان گذارند؛ آنگاه به همه کسانی که در خانه باشند، روشنایی می‌بخشد.۱۶همچنین بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا اعمال نیکوی شما را دیده، پدر شما را که در آسمان است تمجید نمایند.۱۷«گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیا را باطل سازم. نیامده‌ام تا باطل نمایم بلکه تاتمام کنم.۱۸زیرا هر آینه به شما می‌گویم، تاآسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای ازتورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود.۱۹پس هر‌که یکی از این احکام کوچکترین رابشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هر‌که بعمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.۲۰زیرا به شما می‌گویم، تاعدالت شما بر عدالت کاتبان و فریسیان افزون نشود، به ملکوت آسمان هرگز داخل نخواهیدشد.۲۱«شنیده‌اید که به اولین گفته شده است "قتل مکن و هر‌که قتل کند سزاوار حکم شود."۲۲لیکن من به شما می‌گویم، هر‌که به برادر خود بی‌سبب خشم گیرد، مستوجب حکم باشد و هر‌که برادرخود را راقا گوید، مستوجب قصاص باشد و هرکه احمق گوید، مستحق آتش جهنم بود.۲۳پس هرگاه هدیه خود را به قربانگاه ببری و آنجا به‌خاطرت آید که برادرت بر تو حقی دارد،۲۴هدیه خود را پیش قربانگاه واگذار و رفته، اول با برادرخویش صلح نما و بعد آمده، هدیه خود رابگذران.۲۵با مدعی خود مادامی که با وی در راه هستی صلح کن، مبادا مدعی، تو را به قاضی سپارد و قاضی، تو را به داروغه تسلیم کند و در زندان افکنده شوی.۲۶هرآینه به تو می‌گویم، که تا فلس آخر را ادا نکنی، هرگز از آنجا بیرون نخواهی آمد.۲۷«شنیده‌اید که به اولین گفته شده است "زنامکن."۲۸لیکن من به شما می‌گویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زناکرده است.۲۹پس اگر چشم راستت تو رابلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز زیرا تو رابهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه گردد، ازآنکه تمام بدنت در جهنم افکنده شود.۳۰و اگردست راستت تو را بلغزاند، قطعش کن و از خوددور انداز، زیرا تو را مفیدتر آن است که عضوی ازاعضای تو نابود شود، از آنکه کل جسدت دردوزخ افکنده شود.۳۱«و گفته شده است هر‌که از زن خودمفارقت جوید، طلاق نامه‌ای بدو بدهد.۳۲لیکن من به شما می‌گویم، هر کس بغیر علت زنا، زن خود را از خود جدا کند باعث زنا کردن اومی باشد، و هر‌که زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.۳۳«باز شنیده‌اید که به اولین گفته شده است که "قسم دروغ مخور، بلکه قسم های خود را به خداوند وفا کن."۳۴لیکن من به شما می‌گویم، هرگز قسم مخورید، نه به آسمان زیرا که عرش خداست،۳۵و نه به زمین زیرا که پای انداز اواست، و نه به ارشلیم زیرا که شهر پادشاه عظیم است،۳۶و نه به‌سر خود قسم یاد کن، زیرا که مویی را سفید یا سیاه نمی توانی کرد.۳۷بلکه سخن شما بلی بلی و نی نی باشد زیرا که زیاده براین از شریر است.۳۸«شنیده‌اید که گفته شده است."چشمی به چشمی و دندانی به دندانی "۳۹لیکن من به شمامی گویم، با شریر مقاومت مکنید بلکه هر‌که بررخساره راست تو طپانچه زند، دیگری را نیز به سوی او بگردان،۴۰و اگر کسی خواهد با تو دعواکند و قبای تو را بگیرد، عبای خود را نیز بدوواگذار،۴۱و هرگاه کسی تو را برای یک میل مجبور سازد، دو میل همراه او برو.۴۲هر کس ازتو سوال کند، بدو ببخش و از کسی‌که قرض از توخواهد، روی خود را مگردان.»۴۳«شنیده‌اید که گفته شده است "همسایه خورا محبت نما و با دشمن خود عداوت کن."۴۴امامن به شما می‌گویم که دشمنان خود را محبت نمایید و برای لعن کنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند، احسان کنید و به هرکه به شما فحش دهد و جفا رساند، دعای خیرکنید،۴۵تا پدر خود را که در آسمان است پسران شوید، زیرا که آفتاب خود را بر بدان و نیکان طالع می‌سازد و باران بر عادلان و ظالمان می‌باراند.۴۶زیرا هرگاه آنانی را محبت نمایید که شما رامحبت می‌نمایند، چه اجر دارید؟ آیا باجگیران چنین نمی کنند؟۴۷و هرگاه برادران خود را فقطسلام گویید چه فضیلت دارید؟ آیا باجگیران چنین نمی کنند؟پس شما کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است.۴۸پس شما کامل باشید چنانکه پدر شما که در آسمان است کامل است.

متی ۴

۱
آنگاه عیسی به‌دست روح به بیابان برده شدتا ابلیس او را تجربه نماید.
۲
و چون چهل شبانه‌روز روزه داشت، آخر گرسنه گردید.
۳
پس تجربه کننده نزد او آمده، گفت: «اگر پسر خداهستی، بگو تا این سنگها نان شود.»
۴
در جواب گفت: «مکتوب است انسان نه محض نان زیست می‌کند، بلکه به هر کلمه‌ای که از دهان خدا صادرگردد.»
۵
آنگاه ابلیس او را به شهر مقدس برد و برکنگره هیکل برپا داشته،
۶
به وی گفت: «اگر پسرخدا هستی، خود را به زیر انداز، زیرا مکتوب است که فرشتگان خود را درباره تو فرمان دهد تاتو را به‌دستهای خود برگیرند، مبادا پایت به سنگی خورد.»
۷
عیسی وی را گفت: «و نیزمکتوب است خداوند خدای خود را تجربه مکن.»
۸
پس ابلیس او را به کوهی بسیار بلند برد وهمه ممالک جهان و جلال آنها را بدو نشان داده،
۹
به وی گفت: «اگر افتاده مرا سجده کنی، همانا این همه را به تو بخشم.»
۱۰
آنگاه عیسی وی راگفت: «دور شو‌ای شیطان، زیرا مکتوب است که خداوند خدای خود را سجده کن و او را فقطعبادت نما.»
۱۱
در ساعت ابلیس او را رها کرد واینک فرشتگان آمده، او را پرستاری می‌نمودند.
۱۲
و چون عیسی شنید که یحیی گرفتار شده است، به جلیل روانه شد،
۱۳
و ناصره را ترک کرده، آمد و به کفرناحوم، به کناره دریا در حدودزبولون و نفتالیم ساکن شد.
۱۴
تا تمام گردد آنچه به زبان اشعیای نبی گفته شده بود
۱۵
که «زمین زبولون و زمین نفتالیم، راه دریا آن طرف اردن، جلیل امت‌ها؛
۱۶
قومی که در ظلمت ساکن بودند، نوری عظیم دیدند و برنشینندگان دیار موت وسایه آن نوری تابید.»
۱۷
از آن هنگام عیسی به موعظه شروع کرد و گفت: «توبه کنید زیراملکوت آسمان نزدیک است.»
۱۸
و چون عیسی به کناره دریای جلیل می‌خرامید، دو برادر یعنی شمعون مسمی به پطرس و برادرش اندریاس را دید که دامی دردریا می‌اندازند، زیرا صیاد بودند.
۱۹
بدیشان گفت: «از عقب من آیید تا شما را صیاد مردم گردانم.»
۲۰
در ساعت دامها را گذارده، از عقب او روانه شدند.
۲۱
و چون از آنجا گذشت دو برادردیگر یعنی یعقوب، پسر زبدی و برادرش یوحنارا دید که در کشتی با پدر خویش زبدی، دامهای خود را اصلاح می‌کنند؛ ایشان را نیز دعوت نمود.
۲۲
در حال، کشتی و پدر خود را ترک کرده، از عقب او روانه شدند.
۲۳
و عیسی در تمام جلیل می‌گشت و درکنایس ایشان تعلیم داده، به بشارت ملکوت موعظه همی نمود و هر مرض و هر درد قوم راشفا می‌داد.
۲۴
و اسم او در تمام سوریه شهرت یافت، و جمیع مریضانی که به انواع امراض ودردها مبتلا بودند و دیوانگان و مصروعان ومفلوجان را نزد او آوردند، و ایشان را شفا بخشید.و گروهی بسیار از جلیل و دیکاپولس واورشلیم و یهودیه و آن طرف اردن در عقب اوروانه شدند.
۲۵
و گروهی بسیار از جلیل و دیکاپولس واورشلیم و یهودیه و آن طرف اردن در عقب اوروانه شدند.
متن مفهومی ================ هر انسانی یک ظرفیت روحی دارد.و


متی ۳

۱و در آن ایام، یحیی تعمید‌دهنده در بیابان یهودیه ظاهر شد و موعظه کرده، می‌گفت:۲«توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است.»۳زیرا همین است آنکه اشعیای نبی از او خبرداده، می‌گوید: «صدای ندا کننده‌ای در بیابان که راه خداوند را مهیا سازید و طرق او را راست نمایید.»۴و این یحیی لباس از پشم شترمی داشت، و کمربند چرمی بر کمر و خوراک او ازملخ و عسل بری می‌بود.۵در این وقت، اورشلیم و تمام یهودیه وجمیع حوالی اردن نزد او بیرون می‌آمدند،۶و به گناهان خود اعتراف کرده، در اردن از وی تعمیدمی یافتند.۷پس چون بسیاری از فریسیان و صدوقیان رادید که بجهت تعمید وی می‌آیند، بدیشان گفت: «ای افعی‌زادگان، که شما را اعلام کرد که از غضب آینده بگریزید؟۸اکنون ثمره شایسته توبه بیاورید،۹و این سخن را به‌خاطر خود راه مدهیدکه پدر ما ابراهیم است، زیرا به شما می‌گویم خداقادر است که از این سنگها فرزندان برای ابراهیم برانگیزاند.۱۰و الحال تیشه بر ریشه درختان نهاده شده است، پس هر درختی که ثمره نیکونیاورد، بریده و در آتش افکنده شود.۱۱من شمارا به آب به جهت توبه تعمید می‌دهم. لکن او که بعد از من می‌آید از من تواناتر است که لایق برداشتن نعلین او نیستم؛ او شما را به روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد.۱۲او غربال خود را دردست دارد و خرمن خود را نیکو پاک کرده، گندم خویش را در انبار ذخیره خواهد نمود، ولی کاه رادر آتشی که خاموشی نمی پذیرد خواهدسوزانید.»۱۳آنگاه عیسی از جلیل به اردن نزد یحیی آمدتا از او تعمید یابد.۱۴اما یحیی او را منع نموده، گفت: «من احتیاج دارم که از تو تعمید یابم و تونزد من می‌آیی؟»۱۵عیسی در جواب وی گفت: «الان بگذارزیرا که ما را همچنین مناسب است تا تمام عدالت را به‌کمال رسانیم.»۱۶اما عیسی چون تعمیدیافت، فور از آب برآمد که در ساعت آسمان بروی گشاده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کرده، بر وی می‌آید.آنگاه خطابی ازآسمان در‌رسید که «این است پسر حبیب من که ازاو خشنودم.»۱۷آنگاه خطابی ازآسمان در‌رسید که «این است پسر حبیب من که ازاو خشنودم.»